خدایا
کاش مثلا تو همین دنیا پیام خدا بدون واسطه بهم میرسید ..
که بشینم و دستمو بذارم زیر چونه م و بگم خوب نیستم ...
و اون بگه آره ... همه چیو دیدم ... همه چیو فهمیدم .. میدونم چقدر به آغوش امنم نیاز داری .. من کنارتم ... خودم درستش میکنم ...
و....
درستش کنه ..
کاش مثل دوران مجردیم میتونستم بدون دغدغه با دوستام درددل کنم و از عمیق ترین حس های درونم حرف بزنم .. بی اونکه از قضاوت بترسم و اونام گوش بدن و بعد با هم ریز ریز بخندیم ، چرت و پرت تحویل هم بدیم و ازش عبور کنیم ...
نمیشه ...
از یه جایی به بعد همه چی زندگی آدم عوض میشه ..
حرفهایی میمونه ته دل آدم که نه میتونه بیرونش بریزه تا سبک شه و نه میتونه نگهش داره و ازش حرف نزنه !
و الان من اینجام ..
چون ...
نمیتونم حرف بزنم .. توضیح بدم .. شرح حال بدم .. .
فقط میخوام قلبم ، ذهنم ، آروم بگیره ..
خدایا کمکم کن
- ۰۳/۰۴/۲۲
چقد توی نوشته هاتون فاصله های عمودی هست. چرا منسجم و یکپارچه نمی نویسید؟