تکلیف ..
_ از جمله دردسر های سیستم آموزشی جدید مدارس اینه که والدین مخصوصا مادرها مجبورن در تمام پایه ها به همراه بچه هاشون آموزش ببینن!!!
وگرنه هیچ جوره نمیتونن در انجام تکالیف به بچه هاشون کمک کنن!
چون چالش اجباری وظیفه همراهی کردن محصل در منزل بر عهده والدین هست !!!
هیچی دیگه با این تفاسیر منم الان کلاس سومم
__________________________
_ یکی از زیبایی های مادر بودن علاوه بر تمام سختیهاش همینه که یهو میبینی روی نیمکت فرزندت سرکلاس ، در جایگاه اولیا نشستی و معلم که ازت میخواد خودتو معرفی کنی ، لبخند میزنی و میگی من مامانِ فلانیم !
آره ... لازم نیست بگی ساره هستم .. !
هویت تو الان مادرِ فلانی بودنه ! نه ساره خانم !
نمیدونم شایدم من بی جنبه ام ..
ولی واسم عادی نمیشه این جابجایی هویت !
و البته که بچه داری واقعا سخته ..
خصوصا وقتایی که بیحوصله ی و نیاز به تنهایی داری ولی مجبوری فقط بخاطر عشق و احساس مسئولیت ، همراهی کنی با فرزندت در حالی که اگه دست خودت باشه ترجیحت فرار کردن و دور شدنه !
______________________
_ همسر ، نه میخواد منو از دست بده و نه میتونه مشکلشو حل کنه !
التماس هاش واسه راضی کردنم برای موندن یه طرف ! و اقدام جدی نکردن هم یه طرف !
به نقطه ای رسیدم که نمیتونم آینده مو ببینم !
نه میدونم درست میشه همه چی ، و نه میدونم درست نمیشه !
فعلا موندم تو برزخ و خدا میدونه کی قراره تموم بشه و چی بشه !
غم و گریه هامم برگشته !
خیلی سریع هم خودشو نشون داد متأسفانه...
خوب نیستم دیگه ..
_____________________
پن
_ ولی واقعا نشوندن بچه پای درس و تکلیف کار سخت و طاقت فرساییه !
اونم هررروووووز !
_ نگرانیهای دیگه ای هم در مورد خانواده خودم به زندگیم اضافه شده که احتمالا در موردشون خواهم نوشت ..
حتی شاید ناچار شم برم سراغ تراپیست !
_ کاش الان یکی بود که چوب جادوشو سمت زندگیم میگرفت و با بالا و پایین کردن و چرخوندنش ، همه چیو عوض میکرد ...
کاش دست دعایی در حقم بالا میرفت و با آمین پروردگار ، فرج و گشایشی صورت میگرفت ..
کاش ...
نمیدونم ..
فقط میدونم از اینکه هیچی درست نشه میترسم ولی دورم نمیبینمش از خودم !
روزی که پزشک متخصص اعصاب و روان ازم پرسید آیا به خودکشی هم فکر میکنی ، جواب دادم نه ! اما به ناامیدی و نشدن فکر میکنم .. و این خیلی منو نگران و ناراحت و مضطرب میکنه !
- ۰۳/۰۷/۲۰