حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

سلام خوش آمدید

نرمال

پنجشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۹ ب.ظ

فکر میکردم فقط خودم دورمو خلوت کردم و زیاد با دوستان دوران جوانی در ارتباط نیستم ! نگو همون دوستانی که نصف و نیمه باخبرم ازشون ،  بدتر از منن و اونا  با هیچکس دیگه در ارتباط نیستن ! ینی هیچکسا !!!!! 

بعد من حداقل یه چت و گفتگوی کوتاه دارم ، یا اگه عزیزی از دست بدن که میشناختم ، حتما مراسمشون شرکت میکنم یا پیامی چیزی میدم !  ولی بقیه همونو هم انجام نمیدن ! اصلا انگار دفترش بسته شده برا همیشه ! 

هیچ دلیل خاصی هم نداره.  نه قهری ، نه حرفی نه چیزی ! انگار که قهر و آشتی هم زمان خاص خودشو داره و مربوط به همون اوایل دوران بچگی تا جوانیه! 

از یه سنی به بعد آدما خودبخود بخاطر شرایط زندگی و هدف‌های مهمتر و دغدغه های بیشتر و .. و ...  نوع روابطشون با اطرافیان تغییر میکنه . 

خلاصه امروز فهمیدم من فقط از نظر خانواده خودم نرمال نیستم چون منزوی شدم ! ،  در حالیکه کاملا رفتارم عادی بوده و چیز غیر طبیعی وجود نداره!

در واقع این خانواده من هستن که با بقیه فرق دارن چون هنوز همه چیشون سرجاشه !  و حتی روابط اجتماعیشون بیشتر هم شده !  برا همینه که منو نمی‌فهمن و تازه ناراحتم هستن ! 

چه خوب که تراپیستم درکم می‌کنه همیشه و میگه آرامش خودت مهمتره ، وگرنه همیشه این عذاب وجدانو با خودم حمل میکردم که چقدر بده من دیگه زیاد اجتماعی نیستم ! 

امروز تشییع داداش صمیمی ترین دوست دوران دانشگاهم بود ، دوستی که سالهاست از ایران رفته و تمام گفتگو و تماس ما محدود شده به پیامهای کوتاه گاهگاهی و نهایتا تبریک تولد همدیگه ! 

و حالا من بعد از چندین سال تو همچین شرایطی به دیدنش رفتم و توی مراسم شرکت کردم . 

ولی دیگه هیچکدوم از همون اکیپ خیلی خیلی صمیمی و خواهرانه نیومدن. حتی پیام تسلیت هم نفرستادن .. به همین راحتی ! 

این دوستمم گلایه نکرد .. خیلی عادی برخورد کرد و همه چیز نرمال بود .. البته بجز بی تابی های خیلی خیلی زیادش واسه برادرش ... واسه تمام سالهای دوری و ... 

آره .. دنیا همینقدر عجیب و غیرقابل پیش بینیه . با آدمهایی که خواسته ناخواسته با این چرخ گردون زندگی میچرخن ، شاد میشن ، غمگین میشن ، ضعیف میشن ، قوی میشن و حتی تغییر میکنن ! 

 

 

 

 

  • ساره

نظرات (۱)

کاش،منم خواهری داشتم که واسم بی تابی می کرد

پاسخ:
کاش آدمی کسی رو داشته باشه که تا هست درکش کنه ، دوستش داشته باشه .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی