حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

سلام خوش آمدید

شروع

شنبه, ۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۳۳ ق.ظ

امروز همسر رفت سرکار جدید . 

علاوه بر اون دوتا کاری که گفتم دو تای دیگه هم پیدا شد که البته هیچ کدوم شرایط ایده آلی ندارن و همه حداقل حقوق با شرایط تقریبا سخت کارگری هستن. 

همسر که دلش رضا به هیچکدوم نبود ، ولی من کوتاه نیومدم و وادارش کردم یکیشون انتخاب کنه ( بماند که چی شد و چی کشیدم ) . اونم بالاخره قرار شد یکیشو با پیشنهاد صاحب کار فعلا  یک هفته ای آزمایشی کار کنه تا ببینن می‌تونه یا نه . و اگه نتونست و نشد ، بره سرکار مورد دومی دیگه . 

سومی و چهارمی هم تقریبا کنسل کردیم . آشنای خودم معرفی کرده بود که خب ترجیح میدم اصلا ورود نکنیم . 

خلاصه به این ترتیب امروز روز اول کار آزمایشی همسر هست . 

اینکه چطور پیش بره الله اعلم . 

صبح وقتی به خودم اومدم دیدم زیرلب دارم دعا میکنم همسر دووم بیاره و همینجا بمونه دیگه !  راستش به خودم خندیدم .. گفتم ای ساره بیچاره که بازم دست به دعا شدی خخ 

میدونید .. آخه این شرکت هم تازه راه افتاده و نمی‌دونم چه آینده ای در پیش داره . بهرحال توکل به خدا ، ما حرکتمونو کردیم . برکتش با خودش دیگه .

 

 

  • ساره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی