بیمه ، طرح ، مدرسه
- وقتش بود تهدیدامو پیاده کنم . عملا همسر هیچکدوم از خواسته های مهم زندگیمون برآورده نکرده بود .
پس پیاده کردم . اینکه چیکار کردم و چی شد بماند .
اما همسر ترسید .
هرچه کرد نظرم عوض نشد . بیشتر کار میکرد ، پول بیشتر میریخت بحسابم ، خواهش و التماس میکرد و .. و .. . ولی کوتاه نیومدم .
تا دیشب ..
که بالاخره بیمه رو رد کرد !
اینم البته با منت قبول کردم و گفتم تا کار درست و حسابی پیدا نکنی ، سر حرفم هستم . منتها بخاطر مدرسه دخترک و خود دخترک برمیگردم .
سرمو چسبونده بود روی سینه ش و میگفت بدون شما میمیرم . تو بمون فقط ، من هرچی بگی قبول میکنم .
میدونید ..
واقعا قصدم تنبیه کردنش نبود .
دیگه روح و روانم برا جنگیدن نمیکشه حقیقتا ..
دلم میخواد خارج بشم ، دور بشم از این حجم فشار و استرس و ناراحتی !
اصلا از همسر متنفر نیستم . فقط کشش تحمل کم کاری هاشو ندارم دیگه .
اونم خیلی خوب اینو فهمیده ..
ولی خب شخصیتش همینه دیگه ..
به قول تراپیست ، تا یکی هلش نده ، تمایلی واسه تکون خوردن نداره!
تا ببینم چی پیش میاد و چی میشه .
------------------------
- این روزا شدیداً مشغول انجام دادن کار خواهر هستم . و احتمالا تا دو هفته دیگه هم همین وضع باشه .
خواهر خوشحاله که اهدافش داره تیک میخوره و خیلی هیجان داره .
و واسه همین مکالمات و گفتگو هامون روند مثبت داره بیشتر مواقع .
البته اینکه ۸۰ درصد مواقع در مورد کار هست بی تاثیر نیست .
و همینطور اینکه خودمم خیلی کم حرف تر شدم و مثل سابق ازهر دری حرف نمیزنم . حتی درددل هم خیلی کم میکنم . و اگه اون حرف بزنه بیشتر شنونده ام .
خب .. بنظرم اینطوری بهتره ..
هرچند دلم میسوزه خواهر همین گارد رو با مامان هم داره و یه جاهایی کاملا اشتباه در موردش قضاوت میکنه . و بدتر اینکه حسشو به شاگرد و دستیار هاشم منتقل میکنه !
درست همون کاری که با من کرد !
تو اون دوره، توی دوست و رفیق و آشنا ، کسی نبود که باهاش در مورد من و مهتاب مامان اینا حرف نزده باشه !!
چی بگم ..
ولش کن .. بیخیال ..
-------------------------------------
- فکر میکردم فقط منم که با معلم امسال دخترک هم مشکل دارم . نگو اکثر مادرا باهاش بحثشون شده و قصد شکایت دارن برا آخر سال !
که خب به منم نگفته بودن ، خودم همین تصمیمو داشتم .
معلم خاله زنکی ندیده بودم که دیدم خخخ
اینا هیچی تدریسشم ضعیفه آخه ... !
و من برای هردو مسئله قصد شکایت دارم .
ببین چیکار کرده که خشم همه مامانا رو برانگیخته ! ولی کسی توی گروه جرات حرف زدن نداره!
و بیچاره ها پنهونی مجبور هستن بهمدیگه پیام بدن که آیا تو هم ناراضی هستی ؟!
میدونید یا سیاست پیش رفت و همه دیر فهمیدیم باید جلوش بایستیم . الانم چون سال تمومه همه بخاطر بچه هامون صبر میکنیم که بلکه تلافی نکنه .
- ۰۴/۰۲/۰۱