به وقت چهل
چیزی که از آدمای اطرافم دیدم این بود که نسل دهه شصتی ها و احتمالا بعدتر دهه هفتادی ها ، به سن چهل که میرسن ، خودبخود بی پروا تر و جسورتر میشن نسبت به قبل !
عجیبه اما واقعیت داره !
کم نبوده همین دور و بر خودم که طرف یهو تغییر رویه داده ! اخلاقی ، اجتماعی ، خانوادگی و ... و ... یکی از این بخش ها یا حتی همشون با هم !
انگاری حصارها و مانع ها دیگه براشون مثل قبل بلند و غیرقابل عبور نیست ! حتی اگه اشتباه هم کرده باشن ، بازم برای عبور ازش تلاش میکنن و این عجیبه !
فقط این تغییرات برا بعضی کم و کوچیکه ، برا بعضی زیاد و بزرگ !!
بعد که میپرسی چی شد یهویی ؟
میگه من دیگه چهل سالمه ! تو سنی نیستم که کسی یا چیزی بخواد واسم تعیین تکلیف کنه یا مانع سرراهم بشه !
نکته جالبتر اینکه بعضی وقتا میبینم طرف به نتیجه خاصی نرسیده از فلان کار یا رفتار ! و کم کم برمیگرده به تنظیمات سابق ! ولی فقط توی همون زمینه ای که وارد عمل شده بوده ! و دوباره برای موضوع دیگه و حصار دیگه شانس خودشو امتحان میکنه !
بعضی وقتا هم دیدم طرف دیگه ترمز نداره و اصلا به عقب برنمیگرده که هیچ توقفم نمیکنه !
چون فرصتاش سوخته و الان قصد جبران کردن داره !
فقط اگه کسی از قبل شخصیتش شکل گرفته باشه ، زندگی و حال روحی نرمالی داشته باشه و موانع بزرگ سرراهش نبوده باشه ، به این نقطه که میرسه زیاد تغییر نمیکنه ! و همون مسیر رو طی میکنه !
نمیدونم ..
شاید اشتباه میکنم ..
ولی از اونجایی که یه دهه شصتیم و تمام دوست و همبازی های کودکیم اعم از زن و مرد مثل خودم که این سن رو رد کردن یا دارن رد میکنن ، همین احوالاتو داشتن ( حتی وب نویسها ، کانال دارها ) این چیزا رو به چشم دیدم و تجربه کردم !
و بارها و بارها غافلگیر شدم !
خلاصه که خدا کنه آدما هرراهی که انتخاب میکنن آخرش به حس امنیت خاطر و آرامش ختم بشه .
اینا رو گفتم که بگم امروز ۴۲ ساله شدم !
تغییرات بیرونی زیاد نداشتم ، جز اینکه وابسته تر شدم به عزیزانم و ترس از دست دادن هام بیشتر شده ! چیزی که در این سن و سال دور از واقعیت نیست .
اما تغییرات درونی زیاد داشتم .
خیلی زیاد ... !
خصوصا نسبت به دوران جوانی !
و حالا حرفای بزرگترهای اون موقع رو درک میکنم .
الان اگه بگن آیا دوست داری برگردی به اون روزا ، جواب میدم بله حتما ، ولی نه برای زندگی مجدد که خسته تر از این حرفام خخ ، برای ترمیم و تصحیح اشتباهاتم واقعا آرزو دارم برگردم !
که نمیشه و فرصتی نیست !
اما .. الان ... همینجا که هستم ..هیچی که نداشته باشم هم بخاطر بزرگترین نعمتهای زندگیم ینی دخترکم و پدر و مادر مهربون و همیشه حامیم شکرگذار پروردگارم هستم .
و همینطور مشاور و تراپیستم که کمکش در زندگیم باعث شد تغییرات بیرونیم اصولی تر ، کم کم و معقول تر شکل بگیره . وگرنه منم حصارشکنی کم نداشتم خخ
و البته داشتن دوستان خوبی مثل شما که همیشه همراه و هم قدم زندگی من هستید و محرم حرفایی که حتی به صمیمی ترین افراد زندگیم نمیتونم بزنم .
سپاسگزارم ازتون 🙏 🌹 ♥️
- ۰۴/۰۲/۰۳
تولدتون مبارک
چه عالی که آرومین الان