حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

سلام خوش آمدید

شاید موقت

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۷:۱۳ ب.ظ

از خدا که پنهان نیست ، از شما چه پنهان یه وقتایی مثل الان واقعا نیاز به محبت و حمایت عاطفی و پناه امن از طرف همسرم دارم و نیست ! 

ولی اونقدر جامعه پر شده از مردهای روان پریش که جرات نوشتنش رو هم حتی ندارم ! 

ترس از اینکه یکی به این بهانه بخواد بهم نزدیک بشه ! 

و غم بابت اینکه هر برداشتی راجع بهم بشه ، جز درک کردن و شنیده شدن حس نیازم از همسر خودم ! فقط از همسر خودم !

برا همینه که میگم این امتحان لعنتی که یکساله گریبانگیرم شده داره منو از پا در میاره ! 

و من مجبورم تاب بیارم بخاطر دخترک پر احساسم ، که اگه حتی شبی قبل از اومدن پدرش بخوابه ، صبح فردا تا اونو توی خواب نبینه ، به مدرسه نمیره ! 

خدایا کمکم کن .. 

داری میبینی که چطور با خودم می‌جنگم درحالی که توان جنگیدن ندارم . میبینی کشان کشان خودمو به جلو میکشم که مبادا زمین بخورم .

پس کمکم کن . 

 

 

 

 

  • ساره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی