حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

حرفهای ناگفته

اینجا من و دلم و حرفهای ناگفته

سلام خوش آمدید

شوهر عمه

چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۴، ۰۱:۰۸ ق.ظ

شوهر عمه همسر فوت شد . 

امروز عصر رفتیم مراسم خاکسپاری و بعدش شام . 

من خیلی کم از خانواده پدری همسر گفتم . چون زیاد رفت و آمد ندارن با هم . خودمم از بعد فوت پدرشوهر تازه آشنا شدم باهاشون . 

ولی دلیل نمیشه از خوبیهاشون نگم . 

مثلاً بین همشون ، خانواده این عمه فوق العاده خونگرم و با معرفت و مهربون هستن . 

البته عمه همسر یکسال قبل از پدرشوهر فوت شد بنده خدا و ما با شوهر و بچه هاش طی این چند سال مراوده داشتیم . 

حالا هم که شوهرش خیلی یهویی از دنیا رفت ... 

یک سکته و ایست قلبی و تمام ! 

بچه هاش هنوز تو شوک بودن ، امیدوارم خدا بهشون صبر بده .

 

 

  • ساره

نظرات (۱)

خدا رحمتش کنه... واقعاً تلخ و ناباورانه‌ست وقتی یکی این‌قدر ناگهانی می‌ره. مخصوصاً وقتی خانواده‌ای مهربون و دوست‌داشتنی پشت سرش می‌مونن. امیدوارم خدا به دل بچه‌هاش آرومش بده و بهشون صبر زیاد بده. خوبه که از خوبی‌هاشون گفتی، این چیزها همیشه تو دل آدم می‌مونه. روحش شاد و یادش گرامی 🌹

پاسخ:
واقعا خدا بهشون صبر بده ، الان یه خونه بزرگ با جای خالی پدر و مادر براشون مونده .. 
ای کاش میتونستم بیشتر از این در موردشون بگم ، اینقدر که خونگرم و با محبت هستن .
سپاسگزارم دوست عزیز 🙏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی