نیکی
دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۵۱ ب.ظ
شوهر خواهر همسر ، همیشه از آقامحمود به بدی یاد میکنه .
در حالیکه همین سفر کربلا رو آقامحمود جور کرد واسه مادر همسر . و با اصرار زیاد اونو راضی کرد باهاشون بره .
بخدا اونقدر که این شوهرخواهرا در حق مادر همسر برادری میکنن ، برادرهای خودش نمیکنن !
همیشه میگن طیبه خواهر بزرگتر ماست ، حتی بیشتر از مادربزرگ برامون مادری کرده و میکنه .
دیشب که خاله لادن زنگ زد ازم خداحافظی کنه ، شوق تو صداشو قشنگ میشد حس کرد بس که خوشحال بود . شوق اینو داشت که داره با خواهرش برای اولین بار میره کربلا و خوشحال تر بود بابت اینکه همسرش ( آقا محمود ) خادمه امام حسینه و قراره همشون اونجا خادمی هم کنن.
کاش داماد خانواده میفهمید ، واقعا این همه خشم و کینه لازم نیست و اون بنده خدا کاری به کارش نداره اصلا .تازه هنوزم خودش پیش قدم میشه واسه سلام و علیک . وگرنه ...
- ۰۴/۰۵/۱۴